رکسانا

ستاره ی کوچک من ® - Roxana-رکسانا - عشق بی پایان ®

رکسانا

ستاره ی کوچک من ® - Roxana-رکسانا - عشق بی پایان ®

اس ام اس عاشقانه با موضوع باران

غلط کرده باران
حالا که مرا به تو بد عادت کرده
بی تو می بارد
روز و شب
بی خستگی
وقتی خودت نیستی،
باران هست

ادامه مطلب ...

اس ام اس دلتنگی با موضوع عاشقانه

دلتنگ شدن حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند . 


قدر یاران قدیمی را بدان ای نازنین، فرش های کهنه را مردم گران تر می خرند.

بهترین لحظه ها وقتیست که بهترین ها به یادت باشند ، بهترین نیستم ولی بیادتم .


شال و کلاه می بافم با خیالت تا در سرمای نبودنت یخ نبندم . 

ادامه مطلب ...

جدیدترین سری اس ام اس های عاشقانه

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست / تا ندانند حریفان که تو منظور منی / دیگران چو بروند / تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی …

ادامه مطلب ...

اس ام اس عاشقانه loveing

دیروز با یک دسته گل اومده بود به دیدنم با یک نگاه مهربون همون نگاهی که سالها آرزوشو داشتم و از من دریغ میکرد،

گریه کردو گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاهش کردم، وقتی رفت سنگ قبرم از اشکش خیس شده بود . . .

ادامه مطلب ...

اس ام اس عاشقانه,پیامک عاشقانه,مسیج عاشقانه

همین که تو نگاه می کنی
و من نگاه می کنم
تا ببینیم کدامیک از ما نگاه می کند
خود  خود  عشق است . . .

ادامه مطلب ...

اس ام اس عاشقانه انگلیسی

We loved with a love that was more than love.  ~Edgar Allan Poe

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ادامه مطلب ...

اس ام اس های قهر و آشتی کردن

چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نازنین / جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین / حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم / طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین

ادامه مطلب ...

جدید ترین پیامک عاشقانه ، new

قوانین علم را به هم زده ای!
نبودنت وزن دارد !
تهی … اما .. سنگین!

ادامه مطلب ...

اس ام اس جدید رومانتیک و عاشقانه

به سلام دل نمیبندم، از خداحافظی ها غمگین نمیشوم / دیگر عادت کرده ام

ادامه مطلب ...

شعر های عاشقانه زنده یاد نجمه زارع

باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا…

جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا…

وقتی نگاه من به تو افتاد، سرنوشت

تصدیق گفته‌های «هِگِل» بود و ما دو تا…

روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای

سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا

افتاد روی میز ورق‌های سرنوشت

فنجان و فال و بی‌بی و دِل بود و ما دو تا

کم‌کم زمانه داشت به هم می‌رساندمان

در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا…

تا آفتاب زد همه جا تار شد برام

دنیا چه‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا،

از خواب می‌پریم که این ماجرا فقط

یک آرزوی مانده به دِل بود و ما دو تا…

ادامه مطلب ...