-
رویای با تو بودن رکسانا-Roxana dream to be with you
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 17:49
باز هم از دیوارهای فاصله عبور می کنم و در اوج دریای بی پایان چشمانت غرق می شوم تا در ان لحظه در نگاه تو گم شوم تا خودم را بیابم و از زندان لحظه های بی تو بودن رها شوم شاید بتوانم به رویای با تو بودن برسم چه رویای شیرینی است رویای با تو بودن رویایی که دست مرا به دستان گرم تو می رساند انگاه.... من در گرمای وجود تو ذوب...
-
رکسانا-Roxana
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 17:48
رکسانا بگذار پس از من هرگز کسی نداند از رُکسانا با من چه گذشت. بگذار کسی نداند که چگونه من از روزی که تختههای کف این کلبهی چوبین ساحلی ، رفت و آمد کفشهای سنگینام را بر خود احساس کرد و سایهی دراز و سردم بر ماسههای مرطوب این ساحل متروک شنیده شد، تا روزی که دیگر آفتاب به چشمهایم نتابد، با شتابی امیدوار کفن خود را...
-
رکسانا دوست دارم-i love you roxana
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 17:46
رکسانا جونم... رکسانا جونم دوست دارم
-
رکسانا با
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 16:49